محل تبلیغات شما

خسته ام خسته مثل مردی که

زنده برگشته از نبردی که

آخرین تیر مانده در سینه

رد خونین نعش سردی که

روی دوش زمین کشیده تو را

باد و باران نشسته گردی که

تلخ سیگارهای خاموشم

ناتوان از شکست دردی که

کشته در من امید روییدن

شعله پایان برگ زردی که

هرکه بازنده بود می افتد

تاس تنهای تخته نردی که.

 

هشتاد و نهمین باران

هشتاد و هشتمین باران

هشتاد و چهارمین باران

خسته ,باران ,کهکشته ,امید ,روییدنشعله ,برگ ,امید روییدنشعله ,من امید ,روییدنشعله پایان ,پایان برگ ,برگ زردی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

عاشق لحظه ها من ابانی ام یه تنها زیر آسمون خدا